سفارش تبلیغ
صبا ویژن

افق بیکران روح من

قال نبی (( صلی الله علیه و آله و سلم )):

فاوحی الی ربی عزوجل یکون ذلک اذا رفع العلم و ظهر الجهل

 

 

آخر الزمان  زمانی است که دانش و پیشرفت بشر به سطح بالایی می رسد

و

همزمان با آن جهالت مردم بیش از پیش آشکار می شود .

 

منظور از جهالت : نادانی و نادرستی در رفتار و کردار است .

 

 

امروزه جهان در سطح بالایی از پیشرفت علوم و توسعه تکنولوژی و ابزار های مدرن است

درست در همین حال مردم غرق در فساد و فحشاء و بی بند و باری هستند .

که همه این ها باعث : فروپاشی کانون گرم خانواده  و

زوال بهترین سنت های اخلاقی و

انحطاط مداوم  است .

 

بله آخر الزمان  زمان افزوده شدن باسواد ها است که نشانه اش توسعه سطح دانش است .

ولی در مقابل و همزمان با آن از عمل  خبری نیست .

از صلح و عدالت اجتماعی در دنیا زیاد دم زده می شه ولی می بینیم که هر روز با دامنه فساد و تباهی و فتنه و آشوب و جنگ ها و خونریزی ها  رو برو هستیم .

 

ظلم و ستم و هتک حرمت ها زیاد شده !

 

شعر یاوه سرا زیاد شده !

 

قرآن ها قشنگ تر از دیروز و کتاب ها زیباتر و پر نقش و نگار تر  !

 

مساجد زاید شده و آراسته و پر زرق و برق اما کجاست اون مساجد که کانون سیاسی و اعتقادی بود ؟؟؟؟

 

همه چیز ملعبه و بازیچه دست گروهی  شوء استفاده کن شده برای منافع شخصیشون .

 

فساد روز به روز گسترش پیدا می کنه و اصلا فاسد نبودن هست که تبدیل به یک امر قبیح و زشت شده .

 

منکرات و فحشاء آشکارا شده و مردم هم در این زمینه همواره همدیگر را تشویق و ترغیب می کنن .

 

کجاست یک قانون اجرایی و یک عامل اجرایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

حمایت دولتی چی شده ؟؟؟

همه و همه مثل کبک سرشون و فرو کردن ....

اگه یه زمانی فحشا گوشه خانه ها انجام می شد ولی الان همه گیر و هر جایی و در ملاء عام شده .

 

همه بیشتر باعث منحرف شدن هم می شن تا مشوق برای کارای خوب و حفظ دینداری.

 

زمامداران امور و کسانیکه در راس حکومت ها هستن و سیطره و تسلط دارند همگی کافر و بی دین و کارگذاران و اطرافیان و پیروان همگی فاسد و عیاش .

 

افراد سرشناس و معروف بی بند و بار هستند .

 

درسته تا کی می خواهیم خودمان رو فریب بدیم و بگیم همه خوبن پاکن مقدسن و بدی وجود نداره .

اگر اینطور بود که دیگه مدینه فاضله ای بود .

 

همه چی در لفافه زرق و برق پنهان شده و هیچ کس متوجه عاقبت بد و شوم آن نیست .

 

 

 

( بحار الانوار ج 52)

 

 

اسئلکم الدعاء

الی اللقاء

 

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

اسلام و مسلمانی در آخر الزمان

 

قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ):

ان الاسلام بداء غریبا و سیعود غریبا کما بداء فطوبی للغرباء

( بحار الانوار ج 52)

پیامبر گرامی (ص) فرمودند : (( اسلام  درآغاز شکل گیری وپیدایش غریب وتنها بود و همچنین در آخر الزمان اسلام به این وضعیت باز می گردد پس خوشا به سعادت آن عده کم و تنها و غریب در هر دو زمان .))

 

در آغاز شکل گیری اسلام عده آن ها بسیار کم بود و در مقابل درگیر با سختی ها و مشکلات انبوه روبرو بودند چون در آن زمان همه مردم کافر و عده ای مشرک و یا بت پرست و متحجر و جاهل و بی سواد و بی رحم بودند و در آخر الزمان نیز بیشتر مردم مسلمان در همه جای دنیا بر اثر استعمار و هجوم فرهنگ غربی که حاصل آن بی بند و باری و فساد و جدا شدن مردم از تاریخ با شکوه خودشون و به هم ریختن کانون گرم سالم و با صفای خانواده و عدم احساس و مسئولیت در قبال دین و آیین و وطن و میهن خود می باشند و روز به روز ضعف ایمان و زوال اعتقاد پاک و مقدس الهی در میان مردم را مشاهده می کنیم .

 

 

عده مسلمان واقعی روز به روز در میان مردم بی دین کمتر می شه و احساس ضعف و تنهایی می کنند و غریبانه زندگی خود را می گذرانند و همیشه گرفتار رفتار و کردار ناپسند و غیر اسلامی مردم منحرف و دولتمردان فاسد و عیاش و مزدور می شوند و از هیچ آزار جسمی و روحی بی نصیب نمی مونند .

 

 

پیامبر عزیزمون (ص) : سیاتی زمان علی امتی لا یبقی من القرآن و لا من الاسلام الا اسمه یسمون به و هم ابعد الناس منه مساجد هم عامره و هی خراب من الهدی

 

( بحار الانوار ج52)

 

 

زمانی بر امت من خواهد آمد که از قرآن کریم جز خط و نقش و نگار نماند و از اسلام نماند جز اسم آن مردم به اصطلاح و ظاهرا مسلمانند ولی آنها از اسلام به دورند . مسجدهای آنان با بنا هایی بزرگ و با شکوه و ظاهرا آباد است ولی از هدایت و اصلاح مردم خراب و بی خاصیت و بی اثر است .

 

 

 

الان همان زمان است مردم به اصطلاح مسلمانند ولی رفتار و کردار آن ها مغایر و متضاد با اسلام هست .

 

مساجد پر زرق و برق شده ولی جایگاه انسان سازی و پایگاه رشد و اعتقاد و ایمان مردم نیست بلکه فقط وسیله شده برای هموار کردن مسیر بعضی کارهامون .

 

 

 

انتظر  و الفرج و لا تیاسو من رحمه الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

نشونه داغ بندگی خدا یا شیطان؟؟؟ دوشنبه 86/2/31 ساعت 10:29 عصر

می گی از کجا بفهمم داغ بندگی خدا رو رو خودم گذاشتم یا بندگی شیطان رو ؟

دانستنش خیلی آسونه : (( از کوزه همان طراوت که در اوست )) اگه نفست داغ بندگی خدا خورد قلبت به توحید متمایل می شه.

زبانت دستت پاهات همه اعضاء و جوارحت تو راه بندگی خدا می افته .

اما اگه داغ بندگی شیطان خورده باشه با خدا سر و کاری نداری.

وای به حالمون اگه در ظاهر ادعای بندگی خدا کنیم ولی نفسمون به داغ بندگی شیطان بسته شده باشه .

شیخ شوشتری در مواعضشون گفتند :(( آیا در عمرت یک مرتبه لا اله الا الله درست گفته ای؟؟؟))

حالا من می گم آیا در عمرمون یک مرتبه بسم الله درست گفتیم ؟؟؟

گفتیم خدایا بنده تو هستیم

نه بنده هوا و هوسمون ؟؟؟؟

می گن حفظ ایمان خیلی مشکله خدا خودش کمکمون کنه !

من جاء باالحسنه فله عشر امثالها ( سوره انعام _آیه 160)

هرکه عمل حسنه ای بیاورد برای او ده برابر محسوب خواهد شد .

نگفته هر کی عمل حسنه انجام بده بلکه از لفظ ((من جاء ب ))

استفاده شده یعنی هرکی عمل حسنه بیاره .

نگه داشتن عمل از آفت ضایع شدن و رساندنش به صحنه قیامت مطلوب هست .

 

مثلا حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) هست که فرمودند هرکه تسبیحات اربعه را ذکر کند برایش در بهشت درختانی کاشته می شود .

یکی از اصحاب عرض کرد :(( پس ما درختان بسیاری داریم . آن حضرت فرمود : به شرط آکه آتشی نفرستی که آن ها را بسوزاند . پس بالا تر از انجام عمل محافظت

آن از آفات است .

خدا به هممون توفیق بندگی در راهش رو عنایت کنه .

آمین یا رب العالمین  


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اون روز اوضاع آفرینش در هم ریخته می شه . و انسان می فهمه در دنیا چی کار کرده و چه چیزی را بعد از خودش از

خیر و شر به جا گذاشته .

در حدیثی از رسول اکرم(ص) و حضرت علی (ع) آمده:

 

(( چون کسی بمیرد مردم گویند چه ارثی گذاشته و فرشتگان می گویند چه فرستاده است ؟؟؟))

 

در آن زمان است که متوجه می شود چه کارهایی را انجام داده و چه کارهایی را به تاخیر انداخته .

آیا در زندگی امورآخرت را مقدم می داشته ؟؟؟

یا اصل در زندگی او دنیا بوده و وظایف دینی و عبادی را پشت سر می انداخته ؟؟؟

البته هر مومنی از طریق قرآن و سنت و حدیث می داند که نتایج اعمال انسان در قیامت چیست و می داند که

 ذره ای نیک و بد از او صادر شود محاسبه خواهد شد . ولی انسان در قیامت به این علم می رسد .

 

علم آدمی نسبت به قیامت به دو گونه تقسیم می شود :

1) علم اجمالی : به صورت کلی از طریق معارف اسلامی به این امور آگاهی پیدا می کند ولی جزییات را نمی داند و

مادامی که انسان در این دنیا است رسیدن به علم تفصیلی غیر ممکن است .

 

2) علم تفصیلی : علم به جزء جزء جریانات قیامت با لمس و مشاهده و شهود که فقط در صحنه قیامت پدید می آید .

 

انسان در این دنیا فقط ظاهر اعمال خود را می بیند ولی در قیامت صورت باطنی آن را می بیند .

مثلا در دنیا او می بیند مال حرامی را می خورد ولی در قیامت صورت باطنی مال حرام که آتش بوده را خواهد دید که در دنیا می بلعیده .

 

بحثمون را کم کم جمع می کنیم تا به یک نتیجه برسیم .

ما آدم ها تصور می کنیم چون خدا کریم هست پس حساب و کتابی در کار نیست و با  وجود کرامت وسیع خدا وند

گناه کردن مشکلی نداره . در صورتیکه این نوع فکر کردن یک نوع انکار روز قیامت هست .

باید توجه داشته باشیم مراقبان امینی از نوع فرشتگان بر انسان گماشته شدند که دقیقا آنچه انجام می دهند را ثبت کنند .

 

این کرم و احسان خداوند نسبت به انسان غفلت و معصیت و بی بند و باری رو نمی طلبه بلکه شکر و اطاعت و بندگی رو می طلبه .

 

 

جان و مغز کلام این هست که : متکی شدن به کرم خداوند حد معینی داره و آن اینکه کرم خدا در این حد است که تمام استعداد ها و امکانات هدایت و ایمان را به انسان داده و پیامبر و کتاب هدایت ارسال کرده و ما هم باید از این کرامت ها استفاده کنیم و مطیع باشیم نه انکه غافل و بی توجه باشیم .

 

شاهد اعمالی که از ما سر می زنه در قیامت علاوه بر خداوند و فرشتگان پیامبر (ص) و ائمه ( علیهم السلام )

مومنان صالح و بعد از آنها اعضای پیکر انسان از دست و پا و زبان و پوست بدن و نیز زمین است که همه اینها در قرآن ذکر شده .

 

در نهایت ابعاد حوادث هولناک قیامت به قدری گسترده و عظیم هست که با هیچ بیانی برای جنس بشر قابل توصیف نیست . و شاید هم به همین دلیل باشد که تا انسان روز ظهور باطن و ظهور قهاریت خدا را با دیده شهود نبیند چیزی از آن درک نمی کنه .

 

در اون وانفسای قیامت هیچ کس قادر نیست در مورد دیگری خیری به او برساند و یا باالعکس شری را از او دفع کند و در آن روز مالکیت مطلق در دست خداوند است . البته مالکیت خدا این دنیا و آن دنیا ندارد بلکه منظور این است که در قیامت فقط مالکیت صوری انسان بر ملاء شده و مالکیت حقیقی خدا برای آدمی ظهور پیدا می کند و متجلی می شود و انسان در آنجا واقعا هیچ پناهی جز فضل خدا به شرط وجود اعمال صالح ندارد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

ویل لکل همزه لمزه جمعه 85/12/4 ساعت 5:40 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

وای بر هر عیبجوی طعنه زن !

 

وای بر آنان که تمام همت خود را متوجه مال اندوزی کرده و ثروتمندی را ملاک شخصیت افراد می دانند و افرادی را که مرفه نباشند را فاقد ارزش می دانند .و استهزای آنان را جایز می شمارند .

 

این افراد طبیعی است که در مقابل اسلام می ایستند .ولی غافل از این هستند که بدترین نوع آتش جهنم آنها را تهدید می کند .آتشی که دل آنها را می سوزاند . زیرا قلب آنها که باید خانه خدا باشد از عشق دنیا پر شده .

 

واب بر هر عیبجوی مسخره کننده . آنان که با نیش زبان و اشارات در پشت سر و پیش روی مردم آنها را استهزاء

می کنند و مردم را با القاب زشت و زننده یاد می کنند .

آنان که میان مردم تفرقه می اندازند . و مردم را با عیوب توصیف می کنند .

 

الذی جمع مالا و عدده

 

دلباخته مال دنیا شدند و آن را عامل کبر و غرور و غیبت می دانند .

محور سخنشان همیشه مال و ثروت و آمار آن و راه های ثروت اندوزی است .

برایشان تفاوتی نمی کند که از حلال باشد یا از حرام .

 

یحسب ان ماله اخلده

 

خیال می کنند با داشتن ثروت همه مشکلشان حل شده و به حیات جاویدان دست یافته اند .

توکل این افراد بر مال دنیاست.

لذا زمانیکه مال را از دست می دهند . احساس می کنند به آخر راه رسیدن و بن بستی در مقابلشان است و تمام راه ها به رویشان بسته و نا امید می شوند حتی کار به جایی می رسد که قتل نفس می کنند .

این افرد کسانی هستند که ثروتمندان را عظیم تلقی می کنند و محرومان را بی ارزش .

 

کلا لینبذن فی الحطمه

 

در صورتیکه اینطور نیست . ثروت جاودانگی را به همراه ندارد . آنها با ذلت و خواری در آتش خرد کننده پرتاب می شوند .

آتشی سوزان که اعضای بدن را خرد می کند .

 

 

و ما ادریک ما الحطمه 

 

آن آتش بر افروخته خداوند است نه آتش دنیایی که به دست مردم افروخته می شود .

این آتش از غضب خدا نشات گرفته .

 

نار الله الموقده 

التی تطلع علی الافئده

 

آتشی که به دل ها سر می زند و از درون می سوزاند .

 

انها علیهم موصده

 

این آتش سوزان بر سر آنها مانند سرپوشی است که از همه جا مسدود شده و راه گریز را گرفته است .

 

فی عمد ممده

در های بسته این آتش با ستون هایی بزرگ محکم شده و یا با میخ های عظیم محکم گشته است .

 

 

التماس دعا

به امید اینکه هیچ کدوممون جهنمی نباشیم .

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

بی اعتنایی !!! دوشنبه 85/11/30 ساعت 11:18 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

امروز به بررسی و تفسیر سوره ماعون می پردازم .

آیات این سوره به ما خاطر نشان می کند که تمام صفات رذیله و از خدا بی خبری مانند راندن قهر آمیز یتیمان 

بی تفاوتی نسبت به وضع محرومان ریا در عبادات و بخل از کوچک ترین کمک به دیگران همگی معلول بی اعتنایی انسان

به روز قیامت و رستاخیز است .

 

 

مضمون سوره این گونه است که می فرماید :

(( آیا دیدی کسی را که روز جزا را پیوسته انکار می کند .))

توجه ما را از همین ابتدا به آثار شوم انکار معاد جلب می کند .

 

 

اینطور افراد یتیم را با خشونت از خود می رانند و این در حالی است که او به محبت پدرانه احتیاج دارد.

 

دیگران را به اطعام مستمندان تشویق نمی کند .

 

نماز گزار هست ولی نماز را دست کم می گیرد و به فراموشی می سپارد .

نه به اوقات نماز توجه دارد و نه آداب آن را مراعات می کند .

 

در واقع کسی هست که نماز را در حاشیه زندگی خود قرار می دهد .

یعنی به نص صریح قرآن :الذینهم عن صلاتهم ساهون

یعنی غافل و بی اعتنایی که بی اعتنایی و خطا را عمدا انجام می دهد .

 

فردیکه پیوسته ریا می کند . نماز را برای کسب اعتبار و به دست آوردن امتیاز می خواند .

در واقع از نماز دنیا را می طلبد .

 

یک حدیث بسیار زیبا از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :

زمانی می آید که باطن مردم زشت و آلوده می شود ولی ظاهرشان زیبا . به خاطر طمع دنیا پاداش الهی را نمی طلبند . دین آنها ریا می شود .خوف خدا از دلشان بر می خیزد . لذا خدا آنها را به عذاب سختی گرفتار می سازد که هر قدر خدا را مانند غریقی بخوانند هرگز دعایشان مستجاب نمی شود .

اصول کافی / ج 2 / باب ریا

 

یا مثلا به گفته رسول اکرم (ص) : کسی که وسایل ضروری و کوچک را از همسایه اش دریغ می کند .

خدا او را از خیر خود در قیامت محروم می کند و او را به حال خود وا می گذارد و خدا هرکه را به خود وانهد چه بد

حالی خواهد داشت .

 

و یا در حدیث دیگری از ایشان می خوانیم :

شخص ریاکار در قیامت با چهار نام صدا زده می شود : ای کافر !  ای فاجر ! ای حیله گر ! ای زیانکار !

عملت نابود شد و اجرت باطل گشت و امروز هیچ راه نجات نداری و پاداش خود را از کسی بخواه که برای او عمل کرده ای !

 

نمونه / ج 27 / ص 365 و 363 / به نقل از نور الثقلین و وسائل الشیعه

 

 

خدایا ! کمکمان کن تا در عصر غیبت مهدی فاطمه (س)  و خبر نداشتن از آن حضرت یقین ما به وجود عزیز او و انتظار ظهورش و یاد او و ایمان به امامت و زنده بودنش از ما سلب نشود و توفیق دعا کردن جهت تعجیل در امر ظهورش و صلوات فرستان بر آن عزیز را از ما نگیر و (( فقو قلوبنا علی الایمان به )) تا بدین وسیله راه سعادت را دنبال کنیم و در طریق مستقیم هدایت گام برداریم و ما را از اعوان و انصار آن بزرگوار قرار بده و به ما بینش و بصیرتی عنایت کن که به تمام برنامه های عملی آن سرور راضی باشیم و هیچ گاه اجازه اعتراض به خود ندهیم .

 

پروردگارا ! حجت و نماینده ات را در زمین به من بشناسان . اگر او را نشناسم و امامت او را درک نکنم قطعا گرفتار گمراهی و سرگردانی می شوم .

باشد که بنده ای باشم که تو از او راضی و خشنود باشی .

 

التماس دعا

 

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امروز به بررسی سوره زیبای دیگری از قرآن می پردازم . الله اکبر !

این سوره کوچک توانسته تمام علوم و مقاصد قرآن را در خود جای دهد .

سوره مورد نظر سوره عصر می باشد .

این سوره به دو موضوع مهم اشاره دارد :

1) عمر انسان به عنوان یک سرمایه لحظه به لحظه از دست می رود و از این جهت آدمی در زیان و ضرر است مگر آنان که لحظات عمرش را با ایمان و اعمال صالح پر کند .

2) مومنان باید در میان خود یکدیگر را به ایمان و تقویت عقاید و صبر توصیه کنند و معرفت خود را قوت و رونق ببخشند .

 

والعصر (1)

ان الانسان لفی خسر (2)

 

قسم به زمان و عمر

که همه انسان ها در زیانند

 

آن چیزی که همه انسان ها می بازند ؟؟؟؟

جواب: امانت عمرشان است .

 

اگر انسان چیزی را از دست بدهد و در مقابل آن چیزی نگیرد این ضرر و زیان در معامله است .

همه اهل زیانند مگر مومنان .

 

فخر رازی: معنی این آیه را از یک یخ فروش یاد گرفت .

زمانیکه می گفت : ایها الناس ! رحم کنید به کسیکه سرمایه اش آب می شود .

 

و آنجا بود که دانست عمر انسان هم ذوب می شود مگر آنکه اعمال صالح و شایسته آن را جبران کند .

 

نکته ژرف و قابل توجه :

 

عده ای از مفسران گفته اند : منظور از کلمه عصر =عصر رسول الله (ص) بوده .

از آن جهت که تاثیر آن در اعصار بعدی نیز سرنوشت ساز شده و متناسب با آیه بعدی است .

تنها مردمی اهل نجات هستند که از این مکتب و فرآورده های این دوره هدایت گرفته باشند .

 

 

 

در آیه بعدی سخن از سفارش به حق و استقامت شده . اول صحبت از ایمان و عمل صالح شد و بعد یکی از عوامل موثر در تداوم و تقویت ایمان و عمل در جامعه را بیان می کند .

 

پس اگر در جامعه ای جو دین گرایی و احیای سنت های دینی مثل پر کردن مساجد

 

 

عمومی کردن آموزش قرآن و اسلام و اجرای مراسم دینی و عبادت های دسته جمعی مانند نماز جمعه

و دعای کمیل و اعتکاف و غیره جان بگیرد موجب می شود که مومنان در ایمان و عمل شور و شوق بیشتری پیدا کنند .

 

با نگاهی عمیق به آیات پی می بریم که هدف الگو سازی هست . به درون سازی تشکل های اسلامی مربوط می شود .

که همه اینها بر اساس ایمان به خدا و عقاید و معارف دینی استوارند و اگر تقویتی درونشان از این جهات صورت نگیرد به افول و پژمردگی گرایش پیدا می کنند.

و این خود خطری بزرگ است .

 

 

 

 

تا نهایت و آخر این سوره که می خوانیم به این نتیجه و اصل اساسی می رسیم مومنان به عنوان یک نهاد و گروه اسلامی اول باید خود را حفظ کنند

و دین و عقیده خود را با برهان تقویت کنند و یکدیگر را به حق امر توصیه کنند پس هم معلمند و هم متعلم . اینجاست که می توانند برای دیگران الگو باشند .

 

در حدیثی روایت شده : زمانیکه اصحاب و یاران پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به یکدیگر می رسیدند پیش از آنکه از هم جدا شوند این سوره را می خواندند و محتوای آن را یاد آور می شدند .

در المنثور / ج 6 / ص 392 / به نقل از نمونه ص 303

 

 

خدایا ! توفیق درک آیات و نشانه هایت را در ( ارض و سماء) به ما عنایت کن .

اگر گناهانمان حجاب و حائلی بین ما و دین و عقاید حق و کتاب تو ایجاد کرده خدایا ! به رحمانیتت و به ستار العیوب بودنت ما را ببخش و به راهی که خود می پسندی هدایت کن .

پروردگارا ! ما نیک و بد خود را نمی دانیم خودت دستمان گیر و صراط مستقیم را به ما بنما .که تو خود فرموده ای : (( عسی ان تکرهو شیء و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیء و هو شر لکم ))

خدایا ! تو چنان کن که روز قیامت مارا (( یوم التغابن )) نباشد .

 

الهی و ربی من لی غیرک

الهی و ربی لا تکلنی علی نفسی طرفه عین ابدا

و ......

 

 

التماس دعا

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

سوره ای که امروز مورد بررسی قرار می دهم سوره فلق می باشد .

انسان همواره در معرض شر و بلا واقع می شود . و غالبا از زمان و مکان ورود آنها غافل و بی خبر است .

تنها کاری که می تواند انجام دهد پناه بردن به وجود خداوند است .

از این جهت که تنها اوست که از زمان و مکان زیان رسانی موجودات با خبر است .

این پناه بردن به خداوند و خواندن این سوره موجب می شود که خدا یا بلا را برگرداند و یا به صورتی دل انسان را از وقوع حادثه آگاه کند .

 

پناه ببریم به خدایی که همه چیز را آفریده . نسبت به شرآفریده ها آگاه هست . و خیر و شر آنها هم در مهار اوست .

تنها کسیکه می تواند خطر هر بلایی را دفع کند خداوند است .

اکثر شر و بلا ها از قبیل حمله دشمن  و دستبرد سارقین و هجوم حیوانات و حشرات در تاریکی شب است .

پس می گوییم به خدا پناه می بریم از شر هر موجود موذی و مزاحمی که هجوم می آورد چون آن هم غالبا در شب است .

 

 

همینطور پناه بردن به خداوند از نفوذ و القائات زنان نادرست در مردان که بر تصمیم آنها تاثیر می گذارند و آنها را طبق هوس های خود به انحراف می کشانند .

و پناه می بریم به خداوند از وجود جمعیت های وسوسه گری که با القای فرهنگ باطل و تبلیغات سوء خود و یا با هر وسیله ای در عقاید مردم انحراف ایجاد می کنند .

 

بله از شر ساحر و جادوگر به خدای متعال پناه می بریم .

و مهم تر از شرحسودی که دست به توطئه می زند به پروردگارمان پناه می بریم .

حسادت منشاء بسیاری از گناهان کبیره است . فرد حسود منتظر زوال نعمت محسود است .

همیشه در فکر است که چگونه می تواند مزایای حریفش را از چنگالش در بیاورد . گاهی به او نسبت دروغ می دهد و گاه نسبت های ناروا و گاهی به او ضرر و زیان می رساند و در راه رسیدن به مقصود خود به هر کاری دست مس زند .

فردیکه حسود است به دنبال این بیماری روحیش دچار ضعف شدید بدنی و قوای جسمانی می شود .

این فرد نیروی فکریش دستخوش اختلال و دگرگونی می شود و در نهایت به جنون می کشد .

در این مرحله است که دیگر نمی فهمد چه کند ؟؟؟

 

ما به کرات شنیده ایم و خوانده ایم که آزمندی دست به خون حریف آلوده شده است .

در زشتی حسد همین بس که بگوییم نخستین قتلی که در عالم رخ داده به خاطر حسد قابیل فرزند آدم (ع) بوده است .

 

در آخر به یک نتیجه کلی می رسیم که با قرائت سوره (( فلق)) به سلامت جسم و زندگی می رسیم .

 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

فکری می کنی به یقین رسیدی؟ دوشنبه 85/11/16 ساعت 9:33 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرحله عالی ایمان (( یقین )) است . یقین علمیست که شک و ریب در آن راه نداشته باشد .

 

مراحل یقین : 1 ) علم الیقین

                    2) عین الیقین

                    3) حق الیقین

علم الیقین: باوری است که انسان با آن از آثار پی به موضوع می برد .

مانند کسیکه از مشاهده دود به وجودآتش ایمان می آورد . در تفسیر المیزان آن را به معنای (( مشاهده قلبی))

آورده .          (( در دسترس عموم هست .))

 

عین الیقین : مقام شهود است .

مانند کسیکه با چشم خود آتش را مشاهده می کند .   برای پرهیزکاران وارسته است .

 

حق الیقین :  مقام لمس شهود است .

یعنی سوزش آتش را حس می کند . در همین دنیا برای اهل معرفت است .

 

در حدیثی آمده : از رسول خدا (ص) سوال کردند آیا راست است که بعضی از یاران عیسی (ع) روی آب راه

می رفتند  ؟

پیامبر اکرم (ص) فرمودند : اگر آنها یقینشان بیش از آن بود بر هوا راه می رفتند .

تفسیر المیزان / ج 6 / ص200

 

 

واقعا خداییش ما کجای راهیم ؟

عمرمون داره به سرعت برق و باد می گذره . چرا هیچ کاری نمی کنیم . نیاد روزی که بگیم:یا لیتنی قدمت لحیاتی !!!

خدایا خودت ظلمات جهل و نادانی و نافرمانی و عصیان را از ما دور کن .

 

 

و فجر و سپیده دم ظهور را با اقدام مبارک بقیه الله ( ارواحنا لمقدمه فدا ) نزدیک فرما .

 

 

یا صاحب الزمان سر بازار محبت با رشته کلافی سر سودای تودارم . بیا !!!

 

 

 

یوسف زهرا نگذار دشمن شاد شیم . همه می گن این منجی که می گید می یاد پس کوش ؟ آقا جان ما که

می دونیم هستی جواب اینا را چطور بدیم . وقتش نرسیده غیبتت تموم شه ؟؟؟؟

 

 

روزها شتابان ازپی هم می آیند و می روند و ما همچنان در حسرت دیدار روی زیبای شما ای یوسف فاطمه (س)بیتابیم.
ای مولای سبز پوش!
ای موعود مهربان!
به من بگو در کدامین آدینه سبز
به پیشوازت بیاییم !
راستی از چه گلی خوشتان می آید تا تقدیم راهت نماییم!
شما خود سرشار از عطر گلهای نرگس هستی!
بگو که سخت بیتابیم و چشم به راه سپیده ظهور در صبح زیبای مکه و در روشنایی کعبه می باشیم

 

 

امام زمان !

راه وصال بستی یا بهتران نشستی

رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد

 

 

 

 

 

 

 

از همه التماس دعا دارم .


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

شب اول قبر پنج شنبه 85/11/12 ساعت 11:7 عصر

امروز سوره تکاثر را مورد بررسی قرار می دهم.

 

این سوره درباره قبائلی نازل شد که بر یکدیگر تفاخر می کردند (( فخر فروشی می کردند )) و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود بر آن ها مباهات می کردند . تا آنجا که برای بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان می رفتند و قبر های مردگان را می شمردند .

بعضی آن را ناظر به دو قبیله از قبائل قریش در مکه می دانند و بعضی دو قبیله از قبائل انصار پیامبر (ص) در مدینه و بعضی تفاخر یهود را بر دیگران .

ختم سوره تکاثر:

جهت ایمنی از فتنه قبر نافع هست .

هر کس سوره مبارکه تکاثر را قبل از خواب بخواند از فتنه قبر در امان می ماند .

 

تلاوت سوره تکاثر:

از امام صادق(ع) روایت شده : که گفت : رسول خدا (ص) فرمود: کسیکه این سوره را در موقع خوابش بخواند از فتنه و فشار قبر مصون بماند .

مجمع البیان / ج 27 / ص250

و همینطور نقل شده که هر کس این سوره را در نماز واجبش بخواند نوشته شود برای او ثواب و اجر صد شهید و کسیکه در نماز نافله اش بخواند برای او ثواب پنجاه شهید و کسیکه در نماز فریضه اش بخواند چهل صف از فرشتگان به او اقتدا کرده و با او نماز بخوانند .

 

مطلب مهم و قابل توجهی که این سوره به ما می آموزد : فخر فروشی غفلت از قیامت را به همراه دارد .

تکاثر: فزون طلبی . ثروت اندوزی . فخر فروشی .

الهی: ( لهو ) سرگرم کرد .

عمل لهو : پرداختن انسان به چیزهایی که او را از مقاصد اصلی حیات باز می دارد .

 

الهِکم التکاثر

به هوش باشید که شما مردم را بسیاری اموال و فرزند و عشیره سخت غافل کرده است .

 

حتی زرتم المقابر

علت اینکه این جمله میان آیات آمده ؟؟؟

1) تا آنجا که به زیارت و دیدار قبر ها رفتید و قبور مردگان خود را شمردید .

2) فخر فروشی آنچنان آنها را به خود مشغول کرد که تا لحظه ورود در قبر نیز ادامه دارد .(عمل فخر فروشی منظور هست .)

 

قبرستانی که باید ما را به یاد قیامت و مسائل بعد از مرگ بیندازد . قبر و مرده ای که باید مایه عبرت باشد .

مایه افتخار قرار می گیرد .

 

 

کلا سوف تعلمون

ثم کلا سوف تعلمون

 

به زودی نتیجه این همه غفلت به صورت عذابی تلخ چه در برزخ و چه در قیامت دیده می شود .

 

این جملات تهدید است . چون با چنین سرگرمی بیهوده ای از اهداف مهم بازمانده می شوند .

زمانیکه از زندگی دنیا منقطع شدند به آثار سوء آن پی می برند .

حالا می خواهد این آگاهی در هنگام مرگ باشد یا در روز قیامت .

 

کلا لو تعلمون علم الیقین

لترون الجحیم

اگر به علم یقین حقیقت امر را ببینند از فخر فروشی دست بر می دارند .

سوگند یاد می کند که به زودی وارد دوزخ می شوند .

چون جزایشان جز این نمی تواند باشد .

اگر به آخرت علم قطعی پیدا کنیم که دیگر سراغ این سر

رمی های بیهوده نمی رویم بلکه به دنبال کسب فضائل می رویم و به آخرت می اندیشیم و با مشاهده قلبی جهنم را می بینیم .

 

 

همه مردم در قیامت جهنم را می بینند زیرا حتی اهل بهشت هم عبورشان از جهنم است .

 

ثم لترونها عین الیقین

با مشاهده عینی لمس می کردید و این مشاهده در قیامت حاصل می شود .

 

ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم

درباره نعمت ها باز خواست می شوید . (( روز قیامت ))

 

سوال می کنند با این همه نعمت و امکانات زندگی و وسایل هدایت از قبیل نعمت رسول و قرآن و الگوی امامت و ولایت که در اختیار شما گذاشتیم چه کردید؟

چگونه از این سرمایه ها استفاده کردید؟

 

پس مشخص می شود هر کس تکلیفش را در مورد شناخت صحیح و برهانی قیامت روشن نکند به فرموده قرآن در این مورد یقین کسب نکند چنین انسانی به هر انحراف و خرافه ای و هر گناهی کشیده می شود .

و این یقین از مراحل عالی ایمان هست و علمیست که شک و تردید در آن راه ندارد .

 

 

 

استفاده از نعمت های خدادادی به طریق خداپسندانه که انسان را به مطلوب برساند خوب است .

استعمال نعمت ها بطور دلخواه و بدون در نظر گرفتن این که نعمت ها وسیله هستند نه هدف   گمراهی و بریدن از هدف را بدنبال دارد .

 

در حدیثی آمده که از رسول اکرم (ص) سوال کردند آیا راست است که برخی از یاران عیسی(ع) روی آب راه می رفتند؟

حضرت فرمودند: اگر آنها یقینشان بیش از آن بود بر هوا راه می رفتند .

تفسیر المیزان / ج 6 / ص 200

 

دل به غیر از شاه مردان با کسی سودا ندارد

بی ولای مرتضی دل داشتن معنا ندارد

خواست گر روزی رو د از این سرا با زاد و توشه

بهتر از حب علی (ع) در دست خود کالا ندارد

روز رستاخیز مغزش از حرارت می گدازد

هر که در ظل همایون علی(ع) ماوی ندارد

 

 

 

 

خداوندا ! نعمت های بی پایانت مخصوصا نعمت ایمان و ولایت را بر ما مستدام دار.

 

پروردگارا ! توفیق ادای حق این همه نعمت را به ما مرحمت فرما .

 

بار الها ! بر این نعمت های بزرگ بیفزا و آنها را هرگز از ما سلب مکن .

 

 

 

الهی و ربی من لی غیرک

 

خودت به فریادم برس.

 

 

خدایا من هنوز هم به لطف و کرمت امید دارم .

می دونم بعد از هر تاریکی و ظلمتی نوری هست .

خدای من اگه راه رو اشتباه رفتم تو روشنایی رو بهم نشون بده .

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

<   <<   6   7      >

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
318822


:: بازدیدهای امروز ::
52


:: بازدیدهای دیروز ::
34



:: درباره من ::

افق بیکران روح من

فاطمه گودرزی
بیاییم منیت ها را بشکنیم .

:: لینک به وبلاگ ::

افق بیکران روح من


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

خداشناسی[33] .


:: آرشیو ::

ا لیس الصبح قریب یا مهدی (( عج ...
پاییز 1386
تابستان 1386



:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::


:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو